غرب و تکرار بی‌فایده کلیشه‌های ضد ایرانی

ادعای فعال‌سازی مکانیسم ماشه (اسنپ‌بک) از سوی کشورهای غربی، نخستین‌بار در ماه اکتبر یعنی حدود سه ماه پیش مطرح شد. در همان مقطع، ریاست دوره‌ای شورای امنیت سازمان ملل بر‌عهده روسیه بود و مسکو به‌صراحت، هم به‌صورت شفاهی و هم مکتوب اعلام کرد کشورهای اروپایی اساسا صلاحیت فعال‌سازی اسنپ‌بک را ندارند.
کد خبر: ۱۵۳۵۸۳۹
نویسنده دکتر فواد ایزدی |کارشناس ارشد مسائل بین‌الملل
 
استدلال روسیه روشن بود: اروپایی‌ها سال‌هاست به تعهدات خود ذیل برجام عمل نکرده‌اند و عملا دیگر عضو مؤثر این توافق محسوب نمی‌شوند. براساس قواعد حقوق بین‌الملل هیچ کشوری نمی‌تواند همزمان هم در یک توافق حضور داشته باشد و هم نداشته باشد، بخش‌هایی را که به نفعش است اجرا کند و بخش‌های دیگر را نادیده بگیرد. چنین رفتاری مغایر اصول پذیرفته‌شده حقوق بین‌الملل است.
از این منظر، ادعای اروپایی‌ها نه حقوقی بود و نه تخصصی بلکه صرفا یک موضع‌گیری سیاسی به‌شمار می‌رفت‌؛ موضعی که در سطح جهانی نیز جدی گرفته نشد و عملا شکست خورد. نشست دیشب شورای امنیت را می‌توان تکرار همان شکست دانست. کشورهای اروپایی بار دیگر با طرح همان مباحث تکراری و ضدایرانی وارد میدان شدند و در مقابل، روسیه و چین دقیقا همان مسیری را رفتند که در ماه اکتبر نیز طی کرده بودند. نکته قابل توجه این است که حمایت روسیه و چین از ایران در نشست اخیر، فراتر از چارچوب‌های مرسوم دیپلماتیک بود. برخلاف ادبیات معمول و محافظه‌کارانه دیپلمات‌ها، مواضع این دو کشور رنگ و بوی اعتراض آشکار به عملکرد کشورهای غربی داشت‌؛ اعتراض به رفتارهایی که به‌زعم آنها، نقض صریح قوانین بین‌الملل محسوب می‌شود. همین‌جاست که پاسخ روشنی به پرسش برخی داده می‌شود که می‌پرسند رابطه ایران با چین و روسیه چه فایده‌ای دارد. کارکرد این روابط دقیقا در چنین بزنگاه‌هایی آشکار می‌شود. اگر بیانیه‌ها و نامه‌های ماه‌های اخیر این دو کشور را مرور کنیم و نام امضاکننده را حذف کنیم، گاه به نظر می‌رسد متن را نماینده ایران نوشته است.تا این اندازه دفاع صریح و جدی صورت گرفته است. در این شرایط، تکرار ادبیات سنتی و بعضا انتقادی علیه روسیه وچین، آن هم از سوی برخی نخبگان سیاسی بازنشسته در داخل، چندان با واقعیت‌های امروز همخوانی ندارد. کسانی که واقعا به منافع ایران می‌اندیشند، باید وضعیت فعلی و نوع حمایت این کشورها را ببینند و تحلیل خود را براساس شرایط عینی تنظیم کنند، نه بر مبنای کلیشه‌های گذشته. 
اما در باب این‌که این شکاف آشکار میان اعضای دائم شورای امنیت چه تأثیری بر مشروعیت تصمیمات احتمالی علیه ایران دارد باید گفت در ساختار سنتی سازمان ملل، تصمیم‌گیری‌ها مبتنی بر اجماع یا دست‌کم عدم مخالفت اعضای دارای حق وتوست. در موضوع برجام، یک استثنا ایجاد شد اما این استثنا عملا از میان رفته است‌؛چرا که هم آمریکا به‌طور رسمی از برجام خارج شد و هم اروپا در عمل از تعهدات خود فاصله گرفت. با از بین رفتن این استثنا، پرونده برجام بسته شده است‌؛ موضوعی که حتی در شورای حکام و از سوی مقاماتی مانند مدیرکل آژانس نیز به آن اشاره شده است. 
با بسته شدن پرونده برجام، شرایط به حالت طبیعی خود بازگشته است. در چنین وضعیتی، تا زمانی که روسیه و چین با این سطح و شدت از ایران حمایت می‌کنند، کشورهای غربی هرچقدر هم سروصدا راه بیندازند، در عمل به نتیجه‌ای نخواهند رسید. مواضع آنها به تکرار کلیشه‌هایی تبدیل می‌شود که در سطح جهانی جدی گرفته نمی‌شود. شواهد نیز این واقعیت را تأیید می‌کند‌؛ از جمله بیانیه‌های متعدد جنبش عدم تعهد که با حمایت اکثریت قریب به اتفاق کشورهای عضو به نفع ایران صادر شد. 
این پیام روشنی دارد: افکار عمومی و دولت‌های جهان دیگر مانند گذشته با روایت‌های غربی همراهی نمی‌کند و معادلات بین‌المللی وارد مرحله‌ای تازه شده است.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها